استمناء فقط برای يك مرتبه
خودارضایی و آثار مخرب آن (3)
خود ارضایی و آثار مخرب آن | شهید دكتر سید رضا پاك نژاد
خودارضایی و آثار مخرب آن (3)
نویسنده : شهید دكتر سید رضا پاك نژاد
كسي كه استمنا مي كند و تازه شروع كرده بلكه براي اولين مرتبه مي باشد كه دستش را بطرف پا برده است يا پيرو يكي از اديان آسماني مي باشد يا معتقد به ديني نيست و كسي كه اطلاع بر حرمت استمناء ندارد در همين قسمت مربوط به استمنا جزو دسته دوم محسوب مي شود، اگر چه متدين جغرافيائي و منطقه اي بوده باشد. (صرف نظر از استمناء تكليف نرسيده ها كه خواهم گفت)
از آنجا كه هيچ دين آسماني استمناء را تجويز نكرده است و پيروانش به همين لحاظ آن را گناه و عاملش را گناهكار مي شناسند از اين رو حتي براي يك مرتبه، استمنا كننده احساس گناه ميكند و احساس گناه همان نيروي تبديل شده به تنفر از خود است و كسيكه حتي يك نوبت از خود متنفر شود جسم خود را براهي دون رضايت روانش روان ساخته و در نتيجه دچار تزلزل شخصيت شده و اگر عمل مذكور تكرار شود مبدل به اسكيزوفرني (يا شيزوفرني) كه ما آنرا براي ساده كردن عبارت جنون جواني ميگوئيم ميگردد كه عاري از هر گونه فعاليت انساني است.
درست است كه اكثريت قريب به اتفاق جمعيت همانگونه كه آمار نشان داده حتي براي يك مرتبه استمناء كرده اند و در برابر اشخاص مبتلا به جنون جواني بسيار رقم كمي را نشان ميدهد اما مسئله اي را كه اخيرا شناخته شده و همانند كليه مسائلي كه در زير گفته خواهد شد متدين و بيگانه را مشمول آن خواهد ساخت بشرح زير ميباشد:
قبل از جنون جواني مرحله درون گرايي است و كسيكه استمناء كرد چه معتقد و چه بي اعتقاد همينكه از خودش به جاي همسري كه بايد آرامش بخش وي بوده باشد استفاده نمود، برداشت از خود بجاي همسرش سبب در خود فرو رفتن و از خود برداشتن و انتخاب عزلت ميشود كه تشديد كننده آن هم مهياست زيرا محل پنهاني براي انجام استمنا عمل را بهتر و گواراتر جلوه اش خواهد داد و بدون مزاحم كار به لذت بلكه بنظر وي به ثمر ميرسد.
هرچند كسي كه يك مرتبه استمناء كرده بدون شك با جنون جواني و درون گرائي نميتوان پيوستگي اش داد اما:
هر عمل يا گناه براي اولين مرتبه كليد خانه آن عمل يا گناه محسوب ميشود و ظرف سالم را شكسته ميسازد.
شما از آنجا كه براي مادر خود احترامي قائليد و هرگز حاضر نميشويد بوي دشنام دهيد با آنكه يك مرتبه دشنام دادن به وي نه زيان جسمي وارد ميسازد نه روحي آيا حاضر بدشنام دادن بوي خواهيد بود؟ حتي ممكن است بشما ارفاق كرده اجازه دهيم قبلا از مادرتان اجازه گرفته و پوزش خواهي نيز بنماييد و سپس دشنام دهيد. آيا حاضريد؟
اولين ارتكاب به گناه كليد خانه گناه است و آنقدر اثر فتح البابي دارد كه ناراحت كننده و گاه كمر شكن ميباشد. كسيكه اتومبيل زيبا و قشنگ خود را از كمپاني تحويل گرفته و مدتهاست در آن لميده و هر كجا خواسته رفته، همينكه گناه را از اتومبيلش ديد يعني اولين عيبي كه از ماشين سر زد، دلش ميشكند و ميگويد اي واي كه خرج شروع شد و سد شكسته گرديد:
بدن بر فطرت آرميده و بر نواري از اعتدال چرخيده اينك فقط يك دست دهنده و عطا بخش كه بوي ارزاني داشته اند از پايش دراز شده و استمناء كرد اي واي كه ماشين خرجش و كسرش آغاز گرديد و بوي آلودگي هاي بعدي بمشام رسيد. براي آزمايش يك عده جوان نورس را كه هرگز استمنا نكرده بودند انتخاب كرده و بدو دسته مساوي تقسيمشان نمودند. به صد نفر از يك دسته پس از آنكه روزهاي متوالي از عادت به استمنا و زيانهاي جسمي و رواني مترتب بر آن شرح داده شد و گوشزد گرديد كه چه زيانهايي دارد ضمن آنكه از همه تعهد گرفتند استمنا را تكرار نكرده و فقط براي يك مرتبه عمل نمايند پس از مدت كوتاهي مشاهده گرديد در ميان كسانيكه يك مرتبه آزادي عمل يافتند اشخاص مبتلا فوق العاده بيشتر از دسته ديگر است و قبلا شرح دادم همان اولين ارتكاب قبح عمل را از بين ميبرد و عامل ملاحظه خواهد نمود نه تنها زيانهاي جسمي و رواني را نمي بيند بلكه لذتي هم ميبرد و كاري موافق طبع بر عصيان آرميده اش صورت انجام ميپذيرد اما از عاقبت آن در دراز مدت بي خبر است.
فرد در برابر اجتماع انسانيت ناچيز است و مسئله گناه، آلوده كردن اجتماع است و اگر ميتوان به يك فرد اجازه داد - اجتماع بزرگ هم از افراد تشكيل ميشود - آري همان يكنفر معتاد شود ميتوان به يكنفر هم كه اجتماعي از سلولهاي تناسلي است اجازه داد استمنا نمايد.
ممكنست گفته شود يك مرتبه خود ارضايي براي كسيكه شبهاي متوالي احتلامي برايش رخ ميدهد چگونه تلقي ميشود و اين زيادت احتلام مانند اين نيست كه شخص به تعداد زياد از قوه جنسي استفاده كند؟
فقط ميتوان فرض نمود كه يك مرتبه بيشتر محتلم شده است؛
با توجه به اينكه قطعي و مسلم گرديده است كه بسياري از حيوانات حتي ماهي و گربه و ... خواب ميروند و خواب ميبينند و خواب ديدن از اصول مسلم تكامل مغزي است احتلام شبانه صورت ديگري دارد، مغز سير تكاملي خود را ميپيمايد كه انزال صورت ميگيرد، اما مبتلا به استمناء انرژي عقلاني خود را در زمان اشتغال براه سد كننده تكامل كشانده و در حالي كه دارنده آمال و آرزوهاي شيطاني و مخالف مسير عمل خواب ديدن است برداشت ميكند و چه بسيار زيبا و عالي فرموده اند نبي گرامي كه چون آلت سفت شد دو ثلث عقل از دست رفته است (اذا قام الذكر ذهب ثلثا عقله) (1) يعني اگر ثلث مانده توانست عقالي بپاي عامل برند موفق به جلوگيري ميشود و الا به دنبال نعوظ يا استمنا هست يا زنا يا .... و بهر صورت نوعي بي عقلي.
هيچ اجتماعي اجازه ميدهد يكنفر كه جزئي از اجتماع است حتي براي يك لحظه دو ثلث عقلش را از دست بدهد؟
زنا برداشت از طرفين است، لواط برداشت از طرفين است، استمناء برداشت از خود، و نميتوان آميزش كه حق فطري افراد اجتماع است با استمناء كه ضايع كردن حتي حق خود بطور مستقيم و حق ديگران غير مستقيم است مقايسه نمود؛
مصيبت بارترين استمناء حتي براي يك دفعه آن است كه خداي ناكرده براي شخصي روي دهد كه در تلاش براي دور شدن از گناه و در صدد انتخاب راه كمال و سعادت بوده است كه ناگاه متوجه ميشود توقفي در پيشرفتش با ارتكابي كه از آن خلاصي نتوانسته روي داده است (البته اين مسئله در نزد كسانيكه استمناء را گناه ميدانند معتبر است و ديگران را بطرز ناخودآگاه دور ميسازد)
اولين استمنا نه تنها فتح باب گناه است بلكه جستجوگر انتخاب راه گناه ميباشد و روايتي بدين مضمون داريم كه در بهداشت رواني از آن بحث خواهم كرد: مردي گناهكار كه ادعا داشت براي اولين مرتبه است كه آلوده به گناه شده نزد امام اقرار بارتكاب نمود. امام فرمود خداي متعال ستارالعيوب است و بزودي عيب كسي را آشكار نميسازد و كمتر كسي در ارتكاب اول گرفتار مي گردد و زبان به اقرار ميگشايد.(نظر امام به اين بوده كه شخص اگر ارتكاب اولش بود اراده خداوند از فاش شدن آن جلوگيري مي كرد)كسي كه ميخواهد براي اولين بار زنا كند نه تنها فتح باب كرده بلكه جستجوگر بوده و در تهيه مقدمات و تشريفات گناه كوشيده و راه گناه كردن را هموار ساخته است، يعني براي دفعه اول لرزيده و ترسيده و پنهان شده و در تاريكي راه رفته و به پدر و مادر دروغ گفته و بدوستان حقه زده تا بگناه رسيده اما براي دفعات بعد راه مراجعه را شناخته و هموار ساخته است.
اولين استمناء هم گناه است و هم مقدمه گناه و هم از تشريفات گناه و عجيب اينست در بين كسانيكه حتي يكمرتبه استمناء كرده اند وطي در دبر زن را خوشايند است زيرا مهبل نميتواند فشاري كه براي اولين استمناء به آلت وارد آمده و لذت بخشيده وارد سازد و مگر در روانشناسي باثبات نرسيده اولين برخورد لذت بخش هميشه پايه و زير بناي لذت بخشي هاي بعدي است تا آنجا كه براي شخص اگر اولين معاشقه با زني كه چشم معيوب دارد بوده باشد هميشه انتخاب چشم مشابه برايش آرزو و اميد است و اين توانايي تداعي زناي ذهني در مغز است و كسيكه براي اولين مرتبه بجاي جنس مخالف، خود را براي استمناء انتخاب كرده يعني برداشت لذت از خودش بوده و بهمان اندازه درون خودش فرو رفته و حتي براي يكمرتبه تا يك اندازه درون گرائي و درون رفت را انتخاب كرده و موضوع درون گرائي آنقدر اهميت دارد كه حتي مكتبداران سواي مكاتب آسماني هم آنرا نوعي ابتلاي خطرناك براي بشريت محسوب داشته و ميگويند در نتيجه درون گرائي شخص دور از اجتماع، ترسو، حساس و ... بار خواهد آمد.
از آغاز تا پايان كه مرد و زن خود را آماده آميزش مينمايند بهر قسمتي و حتي جزئي از رفتار و اعمالشان چه ارادي و چه غير ارادي توجه شود، مي بينيم همه و همه براي آميزش مشروع در نهادشان بوديعت قرار داده شده است.
نعوظ را بنگريد كه در هر حيوان به تناسب ابزار و آلت آميزشي هر دو جنس نر و ماده آفريده شده (سبحان الله – تا حالا اصلا به اين موضوع دقت نكرده بودم) تا آنجا كه عمل مخصوص سگ كه پرش مني بطرف رحم لازم نميباشد حيوان بدون وزيكول سمينال خلق شده است اما آدمي داراي عضو مذكور ميباشد تا مني به طرف رحم با جهش ريخته شود و در موارد احتمالي كه آلت هاي كوتاه يا ... از آن جمله است باز هم قانون صيانت از نسل برتر باشد و آلت كوتاه يا... را با پرتاب مني بدهانه رحم جبران كند و اگر عيبي در كار نبود باز هم نطفه بسوي جايگاه مخصوصش سوق داده شود اما كسيكه يك مرتبه جلق زدن را عيب ندانست بايد پرسيد نعوظ و جهش و انزال براي اين خلق شد كه تو با دست نوازش دهي و لذت ببري و بپراني؟! و كجاي ساختمان اعضاء تناسلي مجوزي براي يك مرتبه جلق زدن است؟!
در بحث بسيار مختصري كه از لواط خواهم كرد به اثر ضد ميكروبي مايع پروستات اشاره خواهم نمود اما مگر ضد ميكروبي بودن آن براي حفاظت كرمك ها از متجاسرين است يا براي اينكه جلق زده شود؟!
باز بايد تاكيد كنم: يك مرتبه جلق زدن يعني كليد عمل مذكور را بكار بردن و راه كمال و تكامل را سد شدن و عملي را بر خلاف فطرت انجام دادن و صدمه به جسم و جان وارد ساختن و روح عصيان در برابر مقررات را پرورش دادن و به درون گرائي تمايل يافتن و اگر شخص معتقدي است بعلت بي ضرر معرفي كردن آن بوسيله نفراتي و از همه مهمتر گناه بزرگ را ناچيز انگاشتن.
انعطاف پذيري انسان از يك طرف كه عقل را در مواردي از دست بدهد مانند مستي از خمر – مستي از نعوظ- مستي از هوا و هوس- مستي از مكنت و رياست در برابر آنچه از عقلش خواسته اند آيا كافي نيست كه درباره استمناء حتي براي يك مرتبه گفته شود نبي گرامي فرمودند اذا قام ذكر الرجل ذهب ثلثا عقله و در مقام مقايسه با شخص مست از الكل كه در حال مستي بكلي عقل ندارد يا شخص مست از موارد قلمداد شده ديگر كه سراسر سال را در وضعي كه عقل را در غل و زنجير كشيده بسر ميبرد شخص در حال نعوظ اگر ثلث باقيمانده عقلش توانست او را مهار كرده و نجات دهد كه هيچ و الا براي بد معرفي كردن حتي يك مرتبه استمناء كه نعوظ بلا ثمر هر ضرري را در بر دارد همين حالت ذهب ثلثا عقله و از دست دادن دو ثلث عقل اگر براي چند ثانيه هم هست كافي ميباشد و باز اين قسمت را با بحث چند مرتبه تكرار شده خود پايان دهم.
در رحم شناور بودي دست و پا داشتي كه بكار شنا نميايد و در محيط تنگ رحم زائد و اضافي بنظر ميرسيد بعد معلوم شد كه در اين جهان آنها را لازم داري اما نه براي استمناء ! در اين جهان تنگ كه فرصتت نيست از آن فرار كرده بماه و مريخ بروي باز فكر و عقلي زيادتر به تو داده اند كه بعد ها معلومت خواهد شد عقل براي جهان ديگر بوده است تا ترا به سعادت برساند ( العقل ما عبد به الرحمن واكتسب به الجنان).
به ياد دو روايت حضرت باقر افتادم، به اوضاع و احوال خودت و آنچه با ثواب و عقاب ارتباط داري و از پيش فرستاده اي بينديش كه فرمود: - عجبا لمن يحتمي من الطعام مخافه الداء كيف لا يحتمي من الذنوب مخافه النار- ( درشگفتم از كساني كه از غذاي فاسد پرهيز ميكنند كه نكند بيمار شوند اما از گناه نميپرهيزند كه خوف در آتش افكندنشان ميرود) – عجبا لمن يتفكر في ماكوله كيف لا يتفكر في معقوله – ( عجبا كه آدمي به خوردنيهايش و آنچه رشد جسمي اش را در خور است توجه ميكند اما درباره آنچه رشد روانيش را سبب ميشود نميانديشد).
آيا دست را در رحم از پيش براي تو خلق كرده اند كه بيائي و چون رشيد و بالغ شدي آنرا بكار جلق زدن ببري.
اصولا فرمول كلي اسلامي است كه مرد نبايد بشكل و وضع زن درآيد از اندكش كه زيور و زينت كردن و لباس زنانه پوشيدن است تا جائيكه خودش را بجاي زني بكار استمناء گرفتن باشد و در نوع بسيار دور از حق و فطرت، خود را بجاي همسر در اختيار ديگري قرار دادن.
زن خود را مرد نما كردن يا مرد خود را نامرد نشان دادن استمناء نيست كه طرفداراني داشته باشد حتي همه روانشناسان متفق القولند زن مبتلا به استمنا بلكه استشها و مرد مبتلا اگر تمايل به نمائي طرف ديگر داشت يعني اگر مثلا دختري بود كه لباس مردانه مي پوشيد يا جواني كه موي زنانه داشت درمان كردنش سخت تر است و عوارض ديگر كه شرح خواهم داد.
/ن
از آنجا كه هيچ دين آسماني استمناء را تجويز نكرده است و پيروانش به همين لحاظ آن را گناه و عاملش را گناهكار مي شناسند از اين رو حتي براي يك مرتبه، استمنا كننده احساس گناه ميكند و احساس گناه همان نيروي تبديل شده به تنفر از خود است و كسيكه حتي يك نوبت از خود متنفر شود جسم خود را براهي دون رضايت روانش روان ساخته و در نتيجه دچار تزلزل شخصيت شده و اگر عمل مذكور تكرار شود مبدل به اسكيزوفرني (يا شيزوفرني) كه ما آنرا براي ساده كردن عبارت جنون جواني ميگوئيم ميگردد كه عاري از هر گونه فعاليت انساني است.
درست است كه اكثريت قريب به اتفاق جمعيت همانگونه كه آمار نشان داده حتي براي يك مرتبه استمناء كرده اند و در برابر اشخاص مبتلا به جنون جواني بسيار رقم كمي را نشان ميدهد اما مسئله اي را كه اخيرا شناخته شده و همانند كليه مسائلي كه در زير گفته خواهد شد متدين و بيگانه را مشمول آن خواهد ساخت بشرح زير ميباشد:
قبل از جنون جواني مرحله درون گرايي است و كسيكه استمناء كرد چه معتقد و چه بي اعتقاد همينكه از خودش به جاي همسري كه بايد آرامش بخش وي بوده باشد استفاده نمود، برداشت از خود بجاي همسرش سبب در خود فرو رفتن و از خود برداشتن و انتخاب عزلت ميشود كه تشديد كننده آن هم مهياست زيرا محل پنهاني براي انجام استمنا عمل را بهتر و گواراتر جلوه اش خواهد داد و بدون مزاحم كار به لذت بلكه بنظر وي به ثمر ميرسد.
هرچند كسي كه يك مرتبه استمناء كرده بدون شك با جنون جواني و درون گرائي نميتوان پيوستگي اش داد اما:
هر عمل يا گناه براي اولين مرتبه كليد خانه آن عمل يا گناه محسوب ميشود و ظرف سالم را شكسته ميسازد.
شما از آنجا كه براي مادر خود احترامي قائليد و هرگز حاضر نميشويد بوي دشنام دهيد با آنكه يك مرتبه دشنام دادن به وي نه زيان جسمي وارد ميسازد نه روحي آيا حاضر بدشنام دادن بوي خواهيد بود؟ حتي ممكن است بشما ارفاق كرده اجازه دهيم قبلا از مادرتان اجازه گرفته و پوزش خواهي نيز بنماييد و سپس دشنام دهيد. آيا حاضريد؟
اولين ارتكاب به گناه كليد خانه گناه است و آنقدر اثر فتح البابي دارد كه ناراحت كننده و گاه كمر شكن ميباشد. كسيكه اتومبيل زيبا و قشنگ خود را از كمپاني تحويل گرفته و مدتهاست در آن لميده و هر كجا خواسته رفته، همينكه گناه را از اتومبيلش ديد يعني اولين عيبي كه از ماشين سر زد، دلش ميشكند و ميگويد اي واي كه خرج شروع شد و سد شكسته گرديد:
بدن بر فطرت آرميده و بر نواري از اعتدال چرخيده اينك فقط يك دست دهنده و عطا بخش كه بوي ارزاني داشته اند از پايش دراز شده و استمناء كرد اي واي كه ماشين خرجش و كسرش آغاز گرديد و بوي آلودگي هاي بعدي بمشام رسيد. براي آزمايش يك عده جوان نورس را كه هرگز استمنا نكرده بودند انتخاب كرده و بدو دسته مساوي تقسيمشان نمودند. به صد نفر از يك دسته پس از آنكه روزهاي متوالي از عادت به استمنا و زيانهاي جسمي و رواني مترتب بر آن شرح داده شد و گوشزد گرديد كه چه زيانهايي دارد ضمن آنكه از همه تعهد گرفتند استمنا را تكرار نكرده و فقط براي يك مرتبه عمل نمايند پس از مدت كوتاهي مشاهده گرديد در ميان كسانيكه يك مرتبه آزادي عمل يافتند اشخاص مبتلا فوق العاده بيشتر از دسته ديگر است و قبلا شرح دادم همان اولين ارتكاب قبح عمل را از بين ميبرد و عامل ملاحظه خواهد نمود نه تنها زيانهاي جسمي و رواني را نمي بيند بلكه لذتي هم ميبرد و كاري موافق طبع بر عصيان آرميده اش صورت انجام ميپذيرد اما از عاقبت آن در دراز مدت بي خبر است.
فرد در برابر اجتماع انسانيت ناچيز است و مسئله گناه، آلوده كردن اجتماع است و اگر ميتوان به يك فرد اجازه داد - اجتماع بزرگ هم از افراد تشكيل ميشود - آري همان يكنفر معتاد شود ميتوان به يكنفر هم كه اجتماعي از سلولهاي تناسلي است اجازه داد استمنا نمايد.
ممكنست گفته شود يك مرتبه خود ارضايي براي كسيكه شبهاي متوالي احتلامي برايش رخ ميدهد چگونه تلقي ميشود و اين زيادت احتلام مانند اين نيست كه شخص به تعداد زياد از قوه جنسي استفاده كند؟
فقط ميتوان فرض نمود كه يك مرتبه بيشتر محتلم شده است؛
با توجه به اينكه قطعي و مسلم گرديده است كه بسياري از حيوانات حتي ماهي و گربه و ... خواب ميروند و خواب ميبينند و خواب ديدن از اصول مسلم تكامل مغزي است احتلام شبانه صورت ديگري دارد، مغز سير تكاملي خود را ميپيمايد كه انزال صورت ميگيرد، اما مبتلا به استمناء انرژي عقلاني خود را در زمان اشتغال براه سد كننده تكامل كشانده و در حالي كه دارنده آمال و آرزوهاي شيطاني و مخالف مسير عمل خواب ديدن است برداشت ميكند و چه بسيار زيبا و عالي فرموده اند نبي گرامي كه چون آلت سفت شد دو ثلث عقل از دست رفته است (اذا قام الذكر ذهب ثلثا عقله) (1) يعني اگر ثلث مانده توانست عقالي بپاي عامل برند موفق به جلوگيري ميشود و الا به دنبال نعوظ يا استمنا هست يا زنا يا .... و بهر صورت نوعي بي عقلي.
هيچ اجتماعي اجازه ميدهد يكنفر كه جزئي از اجتماع است حتي براي يك لحظه دو ثلث عقلش را از دست بدهد؟
زنا برداشت از طرفين است، لواط برداشت از طرفين است، استمناء برداشت از خود، و نميتوان آميزش كه حق فطري افراد اجتماع است با استمناء كه ضايع كردن حتي حق خود بطور مستقيم و حق ديگران غير مستقيم است مقايسه نمود؛
مصيبت بارترين استمناء حتي براي يك دفعه آن است كه خداي ناكرده براي شخصي روي دهد كه در تلاش براي دور شدن از گناه و در صدد انتخاب راه كمال و سعادت بوده است كه ناگاه متوجه ميشود توقفي در پيشرفتش با ارتكابي كه از آن خلاصي نتوانسته روي داده است (البته اين مسئله در نزد كسانيكه استمناء را گناه ميدانند معتبر است و ديگران را بطرز ناخودآگاه دور ميسازد)
اولين استمنا نه تنها فتح باب گناه است بلكه جستجوگر انتخاب راه گناه ميباشد و روايتي بدين مضمون داريم كه در بهداشت رواني از آن بحث خواهم كرد: مردي گناهكار كه ادعا داشت براي اولين مرتبه است كه آلوده به گناه شده نزد امام اقرار بارتكاب نمود. امام فرمود خداي متعال ستارالعيوب است و بزودي عيب كسي را آشكار نميسازد و كمتر كسي در ارتكاب اول گرفتار مي گردد و زبان به اقرار ميگشايد.(نظر امام به اين بوده كه شخص اگر ارتكاب اولش بود اراده خداوند از فاش شدن آن جلوگيري مي كرد)كسي كه ميخواهد براي اولين بار زنا كند نه تنها فتح باب كرده بلكه جستجوگر بوده و در تهيه مقدمات و تشريفات گناه كوشيده و راه گناه كردن را هموار ساخته است، يعني براي دفعه اول لرزيده و ترسيده و پنهان شده و در تاريكي راه رفته و به پدر و مادر دروغ گفته و بدوستان حقه زده تا بگناه رسيده اما براي دفعات بعد راه مراجعه را شناخته و هموار ساخته است.
اولين استمناء هم گناه است و هم مقدمه گناه و هم از تشريفات گناه و عجيب اينست در بين كسانيكه حتي يكمرتبه استمناء كرده اند وطي در دبر زن را خوشايند است زيرا مهبل نميتواند فشاري كه براي اولين استمناء به آلت وارد آمده و لذت بخشيده وارد سازد و مگر در روانشناسي باثبات نرسيده اولين برخورد لذت بخش هميشه پايه و زير بناي لذت بخشي هاي بعدي است تا آنجا كه براي شخص اگر اولين معاشقه با زني كه چشم معيوب دارد بوده باشد هميشه انتخاب چشم مشابه برايش آرزو و اميد است و اين توانايي تداعي زناي ذهني در مغز است و كسيكه براي اولين مرتبه بجاي جنس مخالف، خود را براي استمناء انتخاب كرده يعني برداشت لذت از خودش بوده و بهمان اندازه درون خودش فرو رفته و حتي براي يكمرتبه تا يك اندازه درون گرائي و درون رفت را انتخاب كرده و موضوع درون گرائي آنقدر اهميت دارد كه حتي مكتبداران سواي مكاتب آسماني هم آنرا نوعي ابتلاي خطرناك براي بشريت محسوب داشته و ميگويند در نتيجه درون گرائي شخص دور از اجتماع، ترسو، حساس و ... بار خواهد آمد.
از آغاز تا پايان كه مرد و زن خود را آماده آميزش مينمايند بهر قسمتي و حتي جزئي از رفتار و اعمالشان چه ارادي و چه غير ارادي توجه شود، مي بينيم همه و همه براي آميزش مشروع در نهادشان بوديعت قرار داده شده است.
نعوظ را بنگريد كه در هر حيوان به تناسب ابزار و آلت آميزشي هر دو جنس نر و ماده آفريده شده (سبحان الله – تا حالا اصلا به اين موضوع دقت نكرده بودم) تا آنجا كه عمل مخصوص سگ كه پرش مني بطرف رحم لازم نميباشد حيوان بدون وزيكول سمينال خلق شده است اما آدمي داراي عضو مذكور ميباشد تا مني به طرف رحم با جهش ريخته شود و در موارد احتمالي كه آلت هاي كوتاه يا ... از آن جمله است باز هم قانون صيانت از نسل برتر باشد و آلت كوتاه يا... را با پرتاب مني بدهانه رحم جبران كند و اگر عيبي در كار نبود باز هم نطفه بسوي جايگاه مخصوصش سوق داده شود اما كسيكه يك مرتبه جلق زدن را عيب ندانست بايد پرسيد نعوظ و جهش و انزال براي اين خلق شد كه تو با دست نوازش دهي و لذت ببري و بپراني؟! و كجاي ساختمان اعضاء تناسلي مجوزي براي يك مرتبه جلق زدن است؟!
در بحث بسيار مختصري كه از لواط خواهم كرد به اثر ضد ميكروبي مايع پروستات اشاره خواهم نمود اما مگر ضد ميكروبي بودن آن براي حفاظت كرمك ها از متجاسرين است يا براي اينكه جلق زده شود؟!
باز بايد تاكيد كنم: يك مرتبه جلق زدن يعني كليد عمل مذكور را بكار بردن و راه كمال و تكامل را سد شدن و عملي را بر خلاف فطرت انجام دادن و صدمه به جسم و جان وارد ساختن و روح عصيان در برابر مقررات را پرورش دادن و به درون گرائي تمايل يافتن و اگر شخص معتقدي است بعلت بي ضرر معرفي كردن آن بوسيله نفراتي و از همه مهمتر گناه بزرگ را ناچيز انگاشتن.
انعطاف پذيري انسان از يك طرف كه عقل را در مواردي از دست بدهد مانند مستي از خمر – مستي از نعوظ- مستي از هوا و هوس- مستي از مكنت و رياست در برابر آنچه از عقلش خواسته اند آيا كافي نيست كه درباره استمناء حتي براي يك مرتبه گفته شود نبي گرامي فرمودند اذا قام ذكر الرجل ذهب ثلثا عقله و در مقام مقايسه با شخص مست از الكل كه در حال مستي بكلي عقل ندارد يا شخص مست از موارد قلمداد شده ديگر كه سراسر سال را در وضعي كه عقل را در غل و زنجير كشيده بسر ميبرد شخص در حال نعوظ اگر ثلث باقيمانده عقلش توانست او را مهار كرده و نجات دهد كه هيچ و الا براي بد معرفي كردن حتي يك مرتبه استمناء كه نعوظ بلا ثمر هر ضرري را در بر دارد همين حالت ذهب ثلثا عقله و از دست دادن دو ثلث عقل اگر براي چند ثانيه هم هست كافي ميباشد و باز اين قسمت را با بحث چند مرتبه تكرار شده خود پايان دهم.
در رحم شناور بودي دست و پا داشتي كه بكار شنا نميايد و در محيط تنگ رحم زائد و اضافي بنظر ميرسيد بعد معلوم شد كه در اين جهان آنها را لازم داري اما نه براي استمناء ! در اين جهان تنگ كه فرصتت نيست از آن فرار كرده بماه و مريخ بروي باز فكر و عقلي زيادتر به تو داده اند كه بعد ها معلومت خواهد شد عقل براي جهان ديگر بوده است تا ترا به سعادت برساند ( العقل ما عبد به الرحمن واكتسب به الجنان).
به ياد دو روايت حضرت باقر افتادم، به اوضاع و احوال خودت و آنچه با ثواب و عقاب ارتباط داري و از پيش فرستاده اي بينديش كه فرمود: - عجبا لمن يحتمي من الطعام مخافه الداء كيف لا يحتمي من الذنوب مخافه النار- ( درشگفتم از كساني كه از غذاي فاسد پرهيز ميكنند كه نكند بيمار شوند اما از گناه نميپرهيزند كه خوف در آتش افكندنشان ميرود) – عجبا لمن يتفكر في ماكوله كيف لا يتفكر في معقوله – ( عجبا كه آدمي به خوردنيهايش و آنچه رشد جسمي اش را در خور است توجه ميكند اما درباره آنچه رشد روانيش را سبب ميشود نميانديشد).
آيا دست را در رحم از پيش براي تو خلق كرده اند كه بيائي و چون رشيد و بالغ شدي آنرا بكار جلق زدن ببري.
اصولا فرمول كلي اسلامي است كه مرد نبايد بشكل و وضع زن درآيد از اندكش كه زيور و زينت كردن و لباس زنانه پوشيدن است تا جائيكه خودش را بجاي زني بكار استمناء گرفتن باشد و در نوع بسيار دور از حق و فطرت، خود را بجاي همسر در اختيار ديگري قرار دادن.
زن خود را مرد نما كردن يا مرد خود را نامرد نشان دادن استمناء نيست كه طرفداراني داشته باشد حتي همه روانشناسان متفق القولند زن مبتلا به استمنا بلكه استشها و مرد مبتلا اگر تمايل به نمائي طرف ديگر داشت يعني اگر مثلا دختري بود كه لباس مردانه مي پوشيد يا جواني كه موي زنانه داشت درمان كردنش سخت تر است و عوارض ديگر كه شرح خواهم داد.
پی نوشت ها :
1.جامع السعادت نراقي جلد 2 صفحه 10 چاپ نجف
منبع:شهید دكتر سید رضا پاك نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}